به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، این آمار را در گفتوگو با حیدر مستخدمینحسینی-تحلیلگر اقتصادی- بررسی شده است که از نظر میگذرانید.
علت افتتاح این تعداد حساب بانکی چیست؟
افتتاح حسابها با دو انگیزه اتفاق میافتد. یکی اینکه متقاضی افتتاح حساب در بانکهای مختلف، به اختیار خود اقدام به گشایش حساب نمیکند و عامل بیرونی محرک آن است. مثلا این عامل بیرونی، سازمانی و وزارتخانهای است. یک نفر میخواهد در جایی استخدام شود و محل کار جدید با بانک خاصی کار میکند. به همین دلیل مجبور میشود در بانک طرف قرارداد با همان محل کار، حساب جدیدی افتتاح کند. همچنین ممکن است برای پرداختهایی بابت یک کار خدماتی مجبور به افتتاح حساب جدید شود مانند شهرداری یا سازمان امور مالیاتی که با بانکهای خاصی کار میکنند. یا سازمانهای دولتی که با برخی از بانکها مثل ملی، تجارت و ملت کار میکنند و بنابراین تعدد حسابها الزاما توسط خود متقاضی انجام نمیشود و توسط یک عامل بیرونی است. پرداختهای حقوق، پرداختهای عوارض، دیون مربوط به دولت که باید به خزانه واریز شود و ... اینها حسابهایی است که الزاما متقاضی باید ناخواسته افتتاح کند. دسته دوم هم حسابهایی هستند که خود متقاضی با هدف استفاده از تسهیلات و مزایای مختلف، افتتاح میکند. وقتی که متقاضی تنها در یک بانک حساب دارد، فقط میتواند از همان بانک تسهیلات بگیرد یا امتیاز خدماتی خاصی را دریافت کند؛ اما وقتی که در بانکهای مختلفی حساب باز میکند، میتواند از مزایای همه آن بانکها بهره ببرد. تقریبا اغلب شرکتهای دولتی، شبهدولتی و خصوصی در بانکهای متفاوتی حساب دارند و به همین وسیله برمبنای ارائه خدمات خاص و ویژه هم کارت دریافت میکنند که بعضا در مواقع خاص بتوانند از آن استفاده کنند و بهره بگیرند.
آیا این تعدد حسابها سبب سوءاستفاده از سیستم بانکی و فساد مالی نمیشود؟
البته از این حسابها معمولا سوءاستفادهای صورت نمیگیرد. اما به هر حال برخی از متقاضیان هم هستند با استفاده از حسابهای متعدد به دنبال امتیازات متفاوتی هستند. اخیرا بحث مربوط به مجامع و صورتهای مالی بانکها مطرح بود. در آنجا ما میدیدیم که برخی از افراد از بانکهای مختلف تسهیلات گرفتند و مطالبات معوق هم دارند. از دو هزار میلیارد تومان گرفته تا ارقامی مثل 75میلیارد تومان. با توجه به اینکه آن مجموعهها، شرکتهای زیرمجموعه هم دارند، طوری طراحی میکنند که شرکتهای زیرمجموعه آنها و حتی خودشان در بانکهای مختلف بتوانند حساب داشته باشند و گردش عملیات نشان دهند و از قبل آن، بتوانند تسهیلات بگیرند. این آن جهت منفی کار است. اما تاکید میکنم بیشترین بخش حسابها هم که سبب این تعدد شده همین حسابهای ناخواسته است که خطرناک هم نیست. اما عدهای هم هستند که تعداد کمی را تشکیل میدهند اما ارقام درشتی را در سیستم بانکی جابجا میکنند. از یک بانک تسهیلات میگیرند و آن رقم را در چند بانک میگذارند و توسط آن حساب افتتاح میشود و کارت دریافت میشود. یا فرض کنیم یک مجموعهای کارت اعتباری میدهد. بنابراین همه بانکها کارت اعتباری نمیدهند.
این مساله از چه نقصی در سیستم بانکی ناشی میشود؟
به دلیل اینکه تمرکز و ارتباطی که میبایست بین بانکها برقرار شود نشده است. در حقیقت، اشکال باز میگردد به دیدگاه بانک مرکزی که باید یک پروژهای را تعریف کند که حسابها نزد بانکها تا این حد متنوع و متفاوت نباشد. البته بانک مرکزی در این باره بخشنامه هم داشته است. اما آن طور که از کیفیت کار بر میآید، مورد توجه واقع نشده است. اگر اشتباه نکنم آخرین بخشنامه هم دو سال گذشته صادر شد که هر متقاضی در یک بانک و در کل سیستم بانکی چند حساب داشته باشد؟ بنابراین بازمیگردد به نگاه بانک مرکزی، بحث نظارتی بانک مرکزی و اینکه از این حسابها چه استفادهای میشود.
آیا تنوع و تعدد حسابهای بانکی در کشورهای دیگر هم معمول است؟
بله؛ در کشورهای دیگر هم برای اینکه در بانکی حساب داشته باشند و کارت بگیرند محدودیت قائل نمیشوند. در حقیقت این متقاضی است که این را تشخیص میدهد. در کشورهای خارجی حتی فروشگاهها و مغازهها و بنگاههای تجاری هم کارت صادر میکنند. یعنی با بانک مذاکره میکنند و بانک برای آنها کارت اعتباری صادر میکند و آن فروشگاه اگر فردی خریدی انجام دهد و از حد معمولش بالاتر باشد، از این کارتها به او میدهد. بنابراین استفاده از کارتهای متنوع و تعدد آنها، امری مذموم و ناپسند نیست. ولی اینجا باید نگران آن حوزه بود که تعدد کارتها یا حسابها در بانکها، منجر به بحثهایی مثل پولشویی یا عدم تعهد نسبت به نظامنامه بانکی برای متقاضی یا تسهیلاتگیرنده نشود. اینجاست که مقام ناظر باید نظارت عالیه را به عمل بیاورد. همچنین بین تشکیلات دولتی و شبهدولتی یک وفاقی برای این مساله به وجود بیاید که بشود به راحتی این انتقال را انجام داد و متقاضی ملزم به افتتاح حساب و گرفتن کارت جدید نشود.
تکلیف ماندهحسابهای مردم در 365میلیون فقره حساب بانکی بلااستفاده چیست؟
در حقیقت بانکها از این پدیده خرسندند. ارقام درشتی که بانکها بهعنوان منابع جذب میکنند اصطلاحا سربار است. یعنی هر بار ممکن است سپردهگذار به خاطر اینکه سود بیشتری بگیرد یا از مزایا و تسهیلات بیشتری استفاده کند، آن را به بانک دیگری انتقال دهد. اما ارقام ریز اصطلاحا برای بانک رسوب دارد. این ارقام که در این کارتهاست و حداقل موجودیهایی که باید در حساب بماند تا حساب بسته نشود، پدیدهایست که اتفاقا بانکها از آن استقبال میکنند و کاری با آن ندارند. در حقیقت اینها ارقامیست که سود آنچنانی هم به آن تعلق نمیگیرد اما جمع جبری آن، ارقام درشتی را برای هر بانکی شکل میدهد. اینها منابع بانکی است که هزینه تمامشده این وجوه، بسیار پایین است و در حقیقت، سود نهایی آن برای بانکهاست. این منابع در بانکها میماند و کسی هم به خاطر ارقام ریز مثل پنج هزار تومان و 10هزار تومان به بانک مراجعه نمیکند برای اینکه حساب را ببندد. حتی ممکن است فراموش کند جایی حساب دارد و مراجعه نمیکند.